سیره زندگی ام البنین
1. در زندگی مشترک، رقابت با گذشتهها و تعلقات همسر ممنوع؛
رابطه سالم یعنی دیدن نیازهای واقعی طرف مقابل، نه جایگزین شدن برای دیگری.
حضرت امالبنین(س) بعد از ورود به خانه امیرالمؤمنین(ع)، نهایت احترام به یادگارهای حضرت زهرا(س) را داشت. هیچوقت نخواست جای مادر را بگیرد؛ بهجای آن، خود را خدمتگذار محبت بچهها معرفی کرد.
مثلا ما نباید به تعلقات همسر به مادر و خانواده اصلی و خویشانش ورود کنیم بلکه باید متناسب با نیازی که در این خانواده جدید (من و همسر و فرزندان) هست رفتار کنیم.
2. تربیت فرزند در مکتب حضرت امالبنین(س)
خوب است به سیره تربیتی حضرت امالبنین سلام الله علیها هم اشاره کنیم که درسهای مهمی برای همه مردم و بهخصوص مادران دارد. آن حضرت فرزندان خود را در دوران کودکی و خردسالی چگونه تربیت میکردند و چه مطالبی را به آنها آموزش میدادند که بعد از سالها مردان مؤدبی مانند حضرت عباس علیه السلام سرآمد و الگوی مردان و زنان تاریخ شد؟
حضرت امالبنین را باید بانوی ادب دانست که فرزندشان، حضرت عباس، بهعنوان مرد ادب در کربلا شناخته میشود.
زمانی که امام حسین(ع) در مسیر کربلا بود، امالبنین(س) اولین سؤالش از خبرآوران همیشه این بود:
«از حسین بگو؛ عباس فدای حسین!»
۳. شخصیت و انسانیت نتیجۀ اعمال اوست و نه ادعا.
حضرت ام البنین (س) با خدمت به سلاله امامت و همدلی با ایشان موجب آرامشبخشی بود، و هیچگاه به دنبال برتریجویی نبود.
او غمهای خود را با روحیه ادبی که داشت میسرایید و در غم فرزندانش به تنهایی مویه میکرد.
با اینکه مادر چهار شهید کربلا بود، هیچوقت خود را مطرح نمرد و اهل خودنمایی و ادعا نبود.